کوچینگ چیست؟
کوچینگویز / کوچینگ چیست؟
ما انسانهای عصر انقلاب اطلاعات، شبکههای اجتماعی، جهانیشدن و فردگرایی هستیم. عصری که در معرض انتخابها و تصمیمات متنوع و بیشماری قرارداده است و ما را با فردیت خودمان تنها گذاشته است تا بهتنهایی مسئول تصمیمات و انتخابهای خود را داشته باشیم و بار زندگیمان را به دوش بکشیم. زندگی و بودن در چنین زمانهای جذابیتها و دشواریهای خودش را دارد. از یک سو آزادی را به انسان بازمیگرداند و از سوی دیگر او را با عدم قطعیتها و بیشمار انتخاب و جهانی متغیر تنها میگذارد.
کوچینگ یک رابطه مشارکتی بین کوچ و مراجع است که به آن کوچی هم گفته میشود. کوچینگ افراد را توانمند میسازد تا اهداف شخصی خود را شناسایی و به آنها دست یابند. کوچ، مراجع را در تعریف اهداف، ایجاد یک برنامه عملی شخصی، غلبه بر چالشها و اجرای آن همراهی میکند. کوچ برای این کار از تکنیکهای مختلفی مانند گوش دادن فعال، پرسشگری، بازنگری و بازخورد استفاده میکند.
کوچینگ، درمان، ارائه مشاوره یا توصیه انجام کاری به مراجع نیست، بلکه تسهیل خودشناسی و توانمندسازی افراد است تا موفقیت رسیدن به اهداف را از آن خود بدانند؛ این یک فرآیند یادگیری و توسعه است که بر منابع و پتانسیل مراجع متمرکز است و مراجع را کاملا مستقل میکند.
کوچینگ زیر شاخههای مختلفی دارد که میتوان آن را به دو بخش کلی تقسیم کرد:
کوچینگ کسبوکار: هدف آن بهبود عملکرد مراجع در کار، توسعه مهارتها و تسهیل پیشرفت حرفهای اوست؛ در کوچینگ کسبوکار، مهارتها و استراتژیهای افراد توسعه پیدا میکنند تا در زندگی حرفهای خود موفق شوند؛ آنها در این فرایند توانایی رهبری خود را بهبود میبخشند، چالشهای پیچیده را پشت سر میگذارند و به اهداف شغلی خود دست مییابند.
کوچینگ زندگی: هدف کوچینگ زندگی، همراهی مراجع برای درک پتانسیل خود، بهبود کیفیت زندگی، بهبود روابط، مدیریت استرس و… است.
فرق اساسی کوچینگ کسبوکار و کوچینگ زندگی در طرفین قرارداد آن است: قرارداد کوچینگ کسبوکار -سه طرفه- بین سازمان، مراجع و کوچ بسته میشود، در حالیکه قرارداد کوچینگ زندگی فقط بین مراجع و کوچ منعقد میشود. بنابراین برخی از اهداف کوچینگ کسبوکار و کوچینگ زندگی میتوانند مشترک باشند.
در ادامه به پنج دلیلی که نشان میدهد ما در زندگی امروز خود به کوچینگ نیاز داریم، اشاره میکنیم:
دنیای امروز دائماً در حال تغییر است و یادگیری مداوم برای بقا ضروری است. پاندمی کرونا بهطور خاص باعث تغییرات و تحولات زیادی شده است. کوچها به افراد کمک میکنند تا با این تغییرات کنار بیایند و خود را وفق دهند. این شامل درک جنبههای مختلف مسائل، آماده شدن برای شرایط جدید و یادگیری مهارتهای جدید است. هدف نهایی این است که افراد بتوانند موقعیت خود را در دنیای در حال تغییر بازیابی کنند.
کوچ در فضایی امن و صمیمی به مراجع کمک میکند تا از گذشته رها شده، در زمان حال زندگی کند و برای آینده برنامهریزی کند. چالش اصلی انسان امروزی هماهنگی با سرعت بالای زندگی است که میتواند منجر به اضطراب و احساس عقبماندگی شود. با این حال، هر فردی با سرعتی منحصر به فرد رشد میکند و پیشرفت باید در مقایسه با خود فرد سنجیده شود. کوچینگ به افراد کمک میکند تا تعادل بین این دو را برقرار کرده و به نقطهی تعادل فردی خود دست یابند. رهایی از گذشته، تجربیات ناخوشایند و باورهای محدودکننده، یکی از موانع اصلی پیشرفت است. کوچ با تمرکز مراجع بر زمان حال، تواناییها و فرصتهای موجود، به افزایش اعتمادبهنفس او و عبور از موانع فکری و رسیدن به اهدافش کمک میکند.
کوچ با ارائه بازخورد و یادآوری دستاوردها، به مراجع در مسیر شکوفایی استعدادهایش یاری میرساند. انسان امروزی در جستجوی شناخت استعدادهای خود و رسیدن به ذات اصیل خویش است. تمایل به خودشکوفایی و پرورش استعدادها، و یافتن معنای زندگی، در عصر حاضر از اهمیت بالایی برخوردار است. کوچینگ به افراد کمک میکند تا با تمرکز بر درون خود، سفری اکتشافی را آغاز کرده و به درک عمیقتری از خویشتن دست یابند.
در دنیای پیچیده و پرمشغله امروز، کوچ با روشن کردن زوایای پنهان هر موضوع، به مراجع در تصمیمگیریهایش یاری میرساند. با وجود انبوه انتخابها و چالشهای روزمره، یافتن مسیر درست و تصمیمگیری صحیح دشوارتر از همیشه شده است. کوچ مانند دکمهای سکوت عمل میکند و به فرد کمک میکند تا با تمرکز بر درون خود و بررسی دقیق جوانب مختلف موضوع، بهترین تصمیم را گرفته و مسئولیت آن را بر عهده بگیرد.
کوچ با طرح سوالات قدرتمند، باورهای محدودکننده مراجع را به چالش میکشد و او در مسیر خودآگاهی و ارتقای مهارتهای ارتباطی قدم بردارد. در دنیای در حال تحول امروز، مهارتهای اجتماعی مانند خلاقیت، هوش هیجانی و انعطافپذیری از اهمیت فزایندهای برخوردارند. کوچینگ با ارائهی دیدگاهی وسیع به روابط انسانی، به مراجع کمک میکند تا با بازنگری در روابط خود، از جایگاه دیگران نیز به مسائل نگاه کنند و در تصمیمگیریها و قضاوتها، دیدگاههای مختلف را در نظر بگیرند. این امر در نهایت به بهبود و ارتقای کیفیت روابط و صمیمیت بین افراد میانجامد.