روانشناسی مثبتگرا در کوچینگ رویکردی علمی و عملی است که با تمرکز بر شناسایی و پرورش نقاط قوت، ایجاد ذهنیت رشد، و تقویت هیجانات مثبت، به ارتقای کیفیت روابط، افزایش تابآوری و تسهیل رشد فردی کمک میکند. این رویکرد نهتنها زندگی فردی، بلکه عملکرد سازمانی و رفاه اجتماعی را نیز بهبود میبخشد.
روانشناسی مثبتگرا در کوچینگ با ایجاد فضایی که فرد ارزشمند، توانمند و صاحب ظرفیت رشد دیده میشود، به مراجع کمک میکند شکاف بین «آنچه هست» و «آنچه میخواهد باشد» را پر کند. این نگرش باعث میشود کوچها بتوانند علاوه بر حل مسائل جاری مراجع، انگیزههای درونی او را فعال کنند و تجربهای پایدار از موفقیت و رضایت ایجاد نمایند.
شش محور اصلی نقاط قوت، ذهنیت، تابآوری، هیجانات مثبت، روابط، و رشد فردی بهعنوان ستونهای روانشناسی مثبتگرا در کوچینگ معرفی میشوند. این عناصر در تعامل با هم، فرآیند کوچینگ را از صرفاً حل مسئله، به فرآیندی برای گسترش منابع درونی و ایجاد تحول پایدار تبدیل میکنند.
روانشناسی مثبتگرا در کوچینگ برای طیف وسیعی از مراجعان، از افراد سرخورده و بیانگیزه تا عملکردهای برتر، مؤثر است. این رویکرد میتواند افراد را به پذیرش واقعیت، بازآفرینی مسیر شغلی یا زندگی، و دستیابی به سطحی بالاتر از عملکرد سوق دهد. همچنین، با «زمینگیر کردن خیالپردازان» و «بال دادن به بدبینان»، روانشناسی مثبتگرا در کوچینگ پلی میان رویا و عمل ایجاد میکند.

مبانی روانشناسی مثبتگرا
روانشناسی مثبتگرا شاخهای نسبتاً نوین از روانشناسی علمی است که بهجای تمرکز صرف بر اختلالات، بر کشف و گسترش آنچه زندگی را رضایتبخش و معنادار میسازد تأکید میکند. این رویکرد از تلفیق یافتههای روانشناسی، علوم اعصاب، جامعهشناسی و حتی فلسفه اخلاقی شکل گرفته و تلاش دارد تصویری کاملتر از تجربه انسانی ارائه کند؛ تصویری که نهتنها فقدان بیماری، بلکه وجود شکوفایی (flourishing) را نیز دربرگیرد.
یکی از مفاهیم بنیادی در روانشناسی مثبتگرا، تمرکز بر نقاط قوت بهجای تمرکز مفرط بر نقصهاست. پژوهشها نشان دادهاند که استفاده آگاهانه از توانمندیهای شخصی، رضایت شغلی، کیفیت روابط و تابآوری را افزایش میدهد.
مدل PERMA که توسط سلیگمن (۲۰۱۱) توسعه یافته، ساختار مفهومی اصلی روانشناسی مثبتگرا را معرفی میکند و شامل پنج عنصر است:
۱. Positive Emotion (هیجانات مثبت): تجربه لذت، امید، رضایت و عشق که ظرفیت شناختی و اجتماعی فرد را گسترش میدهد.
۲. Engagement (درگیری/غرقشدن): حالتی از تمرکز کامل یا Flow که موجب استفاده بهینه از مهارتها و زمان میشود.
۳. Relationships (روابط مثبت): پیوندهای حمایتی و سازنده که بهزیستی عاطفی را تقویت میکنند.
۴. Meaning (معنا): درک هدف و ارتباط فعالیتهای فرد با ارزشهای بنیادین یا مقاصد بزرگتر.
۵. Accomplishment (دستاورد): احساس پیشرفت و موفقیت در مسیر اهداف شخصی و حرفهای.
زمینه دیگر مورد تأکید در روانشناسی مثبتگرا، نظریه گسترش و ساخت (Broaden-and-Build Theory) است که این نظریه بیان میکند که هیجانات مثبت با گسترش دامنه توجه و شناخت، موجب ساخت منابع پایدار ذهنی، اجتماعی و جسمی میشوند. در کوچینگ، این فرایند میتواند به تسهیل خلق ایدههای خلاقانه و راهحلهای نو منجر شود.
مؤلفههای بنیادین روانشناسی مثبتگرا
در ادامه به بررسی مولفههای بنیادین روانشناسی مثبتگرا اشاره خواهیم کرد:
۱. تمرکز همزمان بر نقاط قوت و مشکلات
برخلاف رواندرمانی سنتی که عمدتاً بر کاهش علائم منفی متمرکز است، رواندرمانی مثبت دو مسیر موازی را دنبال میکند: شناسایی و پرورش توانمندیها و همزمان برخورد سازنده با مشکلات و آسیبها.
۲. نقاط قوت شخصیت (Character Strengths)
استفاده از چارچوب VIA Classification برای شناسایی ۲۴ نقطه قوت اصلی شخصیت (مثل شجاعت، انساندوستی، کنجکاوی، امید و حس زیباییشناختی) یکی از ستونهای این رویکرد است. این نقاط قوت همچون منابع درونی هستند که میتوانند به فرد کمک کنند زندگی رضایتبخشی بسازد.
۳. مدلهای شادی و شکوفایی
سلیگمن به مدلهای علمی شادی و شکوفایی، به ویژه PERMA (هیجانات مثبت، درگیری، روابط، معنا، دستاورد) و کاربرد عملی آنها برای افزایش بهزیستی پایدار اشاره دارد.
۴. مداخلات علمی و ساختارمند
تمرینهایی مانند «سه چیز خوب»، «نامه قدردانی»، «روایت بهترین خود آینده» و «اعمال مهربانی» از ابزارهای کلیدی هستند که در روانشناسی مثبتگرا برای تغییر الگوهای فکری و هیجانی معرفی میشوند.
۵. یکپارچگی با درمان و رشد
نویسندگان تأکید میکنند که روانشناسی مثبتگرا فقط در محیطهای رفاه یا کوچینگ کاربرد ندارد؛ بلکه میتوان آن را در بافتهای درمانی، برای افرادی که با افسردگی، اضطراب یا آسیبهای روانی مواجهاند نیز به کار برد — به شرطی که فرآیند، ایمن و متناسب با وضعیت مراجع طراحی شود.

پیوند روانشناسی مثبتگرا با کوچینگ
روانشناسی مثبتگرا با تمرکز بر شکوفایی، معنا و بهرهگیری از نقاط قوت، مکملی قدرتمند برای کوچینگ محسوب میشود. این پیوند، مبانی علمی و ابزارهای کاربردی را فراهم میآورد تا فرآیند کوچینگ از صرف رفع موانع، به خلق رشد پایدار و بهزیستی عمیق ارتقا یابد.
۱. مبانی مشترک
روانشناسی مثبتگرا و کوچینگ هر دو رویکردهایی رشدمحور و توانمندساز هستند. روانشناسی مثبتگرا، بر مطالعه علمی عواملی مثل هیجانات مثبت، نقاط قوت، معنا و شکوفایی تمرکز دارد. کوچینگ نیز هدفش کمک به مراجع برای رسیدن از «وضعیت موجود» به «وضعیت مطلوب» است، با تأکید بر مسئولیتپذیری و یادگیری خودمحور. در اینجا اشتراک مهمی وجود دارد: هر دو به جای تأکید صرف بر رفع مشکل، بر ساختن آیندهای بهتر و استفاده بهینه از منابع فرد تمرکز میکنند.
۲. چارچوبهای نظری مشترک در عمل کوچینگ
گرین و پالمر در کتاب کوچینگ روانشناسی مثبتگرا در عمل بر اهمیت مدلهای نظری روانشناسی مثبتگرا در ساختاردهی به جلسات کوچینگ تأکید دارند:
- مدل PERMA: ابزاری برای سنجش و ارتقای بهزیستی که کوچ میتواند از آن برای تعیین نقاط قوت و حوزههای رشد مراجع استفاده کند.
- VIA Character Strengths: کمک به مراجع برای شناسایی و بهکارگیری آگاهانه نقاط قوت اصلی خود در مسیر دستیابی به اهداف.
- نظریه گسترش و ساخت : راهنمایی برای ایجاد هیجانات مثبت در جلسات بهمنظور افزایش خلاقیت، انعطافپذیری و دامنه دیدگاههای مراجع.
۳. مداخلات و تکنیکها
روانشناسی مثبتگرا مجموعهای از تمرینها و مداخلات علمی فراهم میکند که بهراحتی در جریان کوچینگ قابل اجرا هستند، مانند:
- تمرین قدردانی: افزایش احساسات مثبت و رضایت از زندگی
- چشمانداز مثبت آینده: کمک به مراجع برای تجسم بهترین نسخه خود و طراحی مسیر رسیدن به آن
- اعمال مهربانی هدفمند: تقویت عزتنفس و معنا از طریق رفتارهای prosocial
این تکنیکها باعث میشوند جلسات کوچینگ نه تنها بر هدفگذاری، بلکه بر ارتقای کیفیت تجربه زیسته مراجع متمرکز باشند.
۴. همافزایی نقش کوچ و روانشناسی مثبتگرا
کوچهای موفق، با ادغام اصول روانشناسی مثبتگرا، نقش خود را بهعنوان «تسهیلگر شکوفایی» ایفا میکنند نه صرفاً «حلکننده مسائل». کوچ میتواند با استفاده از پرسشگری قدرتمند، بازتابدادن نقاط قوت و ایجاد فضایی امن برای اکتشاف، شرایطی فراهم کند که مراجع خود به کشف راهحل برسد.
روانشناسی مثبتگرا نیز، با ارائه ابزارهای سنجش و مدلهای مفهومی، پشتوانه علمی این فرآیند را تأمین میکند. در نتیجه کوچینگ از سطح تجربه و شهود، به سطح عملی مبتنی بر شواهد ارتقا مییابد.
۵. نتیجه پیوند
ترکیب کوچینگ و روانشناسی مثبتگرا یک رویکرد جامع ایجاد میکند که نه تنها به دستیابی به اهداف بیرونی (مثل ارتقای شغلی یا بهبود عملکرد)، بلکه به بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی درونی نیز میانجامد. این پیوند باعث میشود کوچینگ به ابزاری برای ایجاد تغییرات پایدار و عمیق تبدیل شود، بهگونهای که مراجع حتی پس از پایان جلسات نیز بتواند مسیر رشد خود را ادامه دهد.
یکی از ابزارها و رویکردهای ارایه شده در دروس کوچینگ حرفهای مدرسه کوچینگ ویز خاورمیانه روانشناسی مثبتگرا است.

تقویت مهارتهای کلیدی کوچینگ با روانشناسی مثبتگرا
از منظر فرآیندی، روانشناسی مثبتگرا در کوچینگ میتواند کیفیت سه مهارت کلیدی کوچینگ را افزایش دهد:
- حضور فعال:: پژوهشها نشان دادهاند که تقویت هیجانات مثبت در کوچ و مراجع، باعث ایجاد فضای ایمن روانی، افزایش اعتماد و بهبود ظرفیت پردازش شناختی میشود.
- تغییر نگرش: نظریه گسترش و ساخت نشان میدهد که هیجانات مثبت دامنه فکری را توسعه داده و به یافتن راهکارهای خلاقانه کمک میکنند؛ ویژگیای که در گفتوگوهای کوچینگ ارزش بالایی دارد.
- هدفگذاری معنادار: چارچوب PERMA مراجع را به طراحی اهدافی ترغیب میکند که نهتنها قابل اندازهگیری، بلکه ریشهدار در ارزشها و معنا باشند.
علاوه بر این، رویکردهای Solution-Focused Coaching و Strength-Based Coaching به شکلی طبیعی با اصول روانشناسی مثبتگرا همراستا هستند. در هر دو، تمرکز بر آن چیزی است که مؤثر است، نه آنچه مشکل دارد. این تغییر پارادایم، انرژی و انگیزه بیشتری برای حرکت به سوی آینده ایجاد میکند.
مزایای بهکارگیری روانشناسی مثبتگرا در جلسات کوچینگ
ادغام روانشناسی مثبتگرا در کوچینگ، نه تنها کیفیت تعاملات میان کوچ و مراجع را ارتقا میدهد، بلکه اثربخشی فرآیند کوچینگ را نیز افزایش میدهد. این مزایا از سطح روانشناختی تا سطح عملکرد حرفهای میتوانند گسترش یابند و در پژوهشهای متعددی با شواهد تجربی پشتیبانی شدهاند.
افزایش بهزیستی روانی و هیجانی
مداخلات روانشناسی مثبتگرا مانند تمرین قدردانی، شناسایی نقاط قوت و استفاده از روایتهای موفقیت، به بهبود یادگیری هیجانی و افزایش سطح هیجانات مثبت کمک میکنند. این تغییرات نهتنها رضایت لحظهای مراجع را افزایش میدهد، بلکه توانایی مقابله با فشارهای آینده را نیز تقویت میکند.
بهبود عملکرد و بهرهوری
تمرکز بر نقاط قوت و ایجاد اهداف معنادار، به حفظ انگیزه و ارتقاء عملکرد شغلی کمک میکند. وقتی مراجعان در جلسات کوچینگ تواناییهای خود را شناسایی و فعالانه بهکار میگیرند، بهرهوری و کارآمدی آنها در محیط کار افزایش مییابد.
تقویت تابآوری
مدلهای روانشناسی مثبتگرا، بهویژه نظریه گسترش و ساخت و مداخلات مبتنی بر PERMA، به توسعه مهارت بازگشتپذیری ذهن و رهایی از افکار منفی کمک میکنند. این امر در فرآیند کوچینگ، به مراجعان امکان میدهد با چالشهای شخصی و حرفهای سازگارتر برخورد کنند.

ایجاد انگیزه درونی پایدار
روانشناسی مثبتگرا با تمرکز بر معنا، رابطه و پیشرفت، به تولید انگیزهای عمیقتر و پایدارتر کمک میکند که صرفاً وابسته به پاداشهای بیرونی نیست. این ویژگی میتواند نرخ پایبندی مراجع به اهداف تعیینشده در کوچینگ را به شکل چشمگیری افزایش دهد.
ارتقای کیفیت رابطه کوچ-مراجع
وجود هیجانات مثبت و تمرکز بر نقاط قوت، فضای ایمن روانی و اعتماد متقابل را تقویت میکند. این امر به کوچها کمک میکند تا در سطح عمیقتری با مراجعان ارتباط برقرار کنند و فرآیند یادگیری و تغییر را تسهیل نمایند.
پشتیبانی شواهدی قوی
مداخلات مبتنی بر روانشناسی مثبتگرا، اثرات قابل توجهی بر بهبود شاخصهای رضایت زندگی، عملکرد کاری و سلامت روان دارند. این پشتوانه علمی، اطمینانبخش بودن ادغام روانشناسی مثبتگرا در کوچینگ را برای سازمانها و کوچها
نتیجهگیری و مسیرهای آینده
ادغام روانشناسی مثبتگرا در کوچینگ، پلی میان علم بهزیستی و هنر تسهیل رشد است. کوچ از طریق مهارتهای اصلی خود گوش دادن فعال و عمیق، پرسشگری قدرتمند، بازتاب مؤثر و حضور کاملفرایندی را تسهیل میکند که مراجع بتواند نقاط قوتش را کشف، هیجانات مثبت پایدار را تجربه و مسیر رشد فردی و حرفهایاش را با انتخاب آگاهانه و مسئولیتپذیری خودش شکل دهد.
روانشناسی مثبتگرا در این فضا، نقش «لنز شفافکننده» را دارد: معنا و شادی نه مقصد نهایی، بلکه نتیجه یک سفر دروننگر و عملمحور هستند؛ سفری که بر استفاده هوشمندانه از توانمندیها، ایجاد روابط سازنده و مشارکت فعال در چالشها استوار است. کوچ به جای حذف کامل هیجانات منفی که بخشی طبیعی از تجربه انسانیاند با مراجع همکاری میکند تا توازن هیجانی و راهبردهای سازگار برای مواجهه با دشواریها شکل بگیرند.
نتیجه این همافزایی، چارچوبی مبتنی بر شواهد و منطبق با شایستگیهای اصلی ICF است که کوچها میتوانند با آن، مسیر رشد معنادار و پایدار را برای مراجع تسهیل کرده و به او امکان دهند تا خودش خالق تغییراتش باشد.
سوالات متداول
روانشناسی مثبتگرا در کوچینگ چیست؟
رویکردی علمی و عملی که با تمرکز بر نقاط قوت، هیجانات مثبت و معنا، کیفیت زندگی، عملکرد و تابآوری را در کوچینگ ارتقا میدهد.
شش محور اصلی روانشناسی مثبتگرا در کوچینگ کداماند؟
نقاط قوت، ذهنیت، تابآوری، هیجانات مثبت، روابط و رشد فردی که به شکل یکپارچه برای تحول پایدار بهکار میروند.
آیا روانشناسی مثبتگرا در کوچینگ برای همه مراجعان مفید است؟
بله، از افراد بیانگیزه تا عملکردهای برتر، همگی میتوانند از آن برای پذیرش واقعیت، بازطراحی مسیر و دستیابی به اهداف استفاده کنند.
چه تکنیکهایی از روانشناسی مثبتگرا در کوچینگ بهکار میروند؟
تمرین قدردانی، چشمانداز مثبت آینده، اعمال مهربانی هدفمند، شناسایی و بهکارگیری نقاط قوت و بازتاب هیجانات مثبت.