توسعه مشارکت جمعی یا همان توسعه مشارکتی (Codevelopment) روشی ساختاریافته برای یادگیری و حل مسئله است که بر تعامل، تبادل تجربه و کار گروهی تمرکز دارد. در این روش، گروهی ۵ تا ۸ نفره با نقشهای مشخص «تسهیلگر»، «مراجع» و «مشاوران» گرد هم میآیند تا یک موقعیت واقعی را بررسی، پرسشهای دقیق مطرح، ایدههای متنوع ارائه و در پایان برنامه عملی مشخصی تدوین کنند.
فرآیند توسعه مشارکت جمعی در مراحل منظم اما انعطافپذیر اجرا میشود؛ از انتخاب موضوع و شفافسازی مسئله تا طوفان فکری، انتخاب راهحلها و بازخوردگیری. هر مرحله فرصتی تازه برای ایدهپردازی، یادگیری و ارتقای خلاقیت فراهم میسازد.

یکی از دستاوردهای اصلی این روش، افزایش خلاقیت با توسعه مشارکت جمعی است. تنوع دیدگاهها و تجربهها موجب میشود مسائل از زوایای جدید دیده شوند و ایدههایی شکل گیرد که به تنهایی کمتر قابل تصور هستند. محیط امن و بدون قضاوت نیز انگیزه بیان ایدههای غیرمعمول و آزمایش فکری راهحلهای نو را تقویت میکند.
مزیت دیگر این رویکرد آن است که حتی اگر موضوع جلسه به یک نفر مربوط باشد، همه اعضا از بحثها و راهکارها بهرهمند میشوند و دانشی مشترک ایجاد میگردد که بعدها نیز کاربرد دارد. در سطح فردی، اعتمادبهنفس خلاقانه و مهارتهای ارتباطی تقویت میشود؛ در سطح سازمانی، همکاری، تصمیمگیری و فرهنگ نوآوری بهبود مییابد.
در نهایت، افزایش خلاقیت با توسعه مشارکت جمعی نتیجه طبیعی تعاملات هدفمند و یادگیری جمعی است؛ رویکردی عملی و تکرارپذیر که میتواند مسیر حرکت افراد و سازمانها را به سوی آیندهای نوآور هموار کند.
توسعه مشارکت جمعی چیست؟
توسعه مشارکت جمعی که به طور خلاصه به آن codev هم گفته میشود یک رویکرد ساختاریافته برای یادگیری و حل مسئله است که بر همکاری گروهی و تبادل تجربیات متکی است. در این روش، گروهی کوچک از افراد با موقعیتها یا مسئولیتهای مشابه گرد هم میآیند تا بهصورت نظاممند به بررسی چالشها، فرصتها و پروژههای یکدیگر بپردازند. هر عضو در یک جلسه نقش «ارائهدهنده» یا «مشاور» را بر عهده میگیرد؛ ارائهدهنده مسئله یا هدف خود را مطرح میکند و سایر اعضا با پرسش، بازخورد و پیشنهادهای عملی، او را در یافتن راهحلهای نو یاری میرسانند.
ویژگی کلیدی توسعه مشارکت جمعی ، تکیه بر «هوش جمعی» است؛ یعنی ترکیب دانش، تجربه و دیدگاههای متفاوت اعضا برای رسیدن به بینشها و راهکارهای تازه. این فرایند نه تنها به بهبود مهارتهای فردی مانند گوش دادن فعال، تفکر انتقادی و خلاقیت کمک میکند، بلکه موجب تقویت انسجام و اعتماد متقابل در تیمها میشود.

برخلاف مشاوره یکسویه یا آموزش سنتی، توسعه مشارکت جمعی بر یادگیری دوسویه و عملمحور تأکید دارد. ساختار جلسات و نقشهای مشخص، اطمینان میدهد که همه اعضا فرصت برابر برای مشارکت و یادگیری داشته باشند. نتیجه این رویکرد، افزایش توانایی گروهها در حل مسائل پیچیده و ایجاد نوآوریهای پایدار در محیطهای حرفهای است.
در این روش، معمولاً گروهی ۵ تا ۸ نفره شامل افراد با پیشینهها و تخصصهای متنوع بهطور منظم گرد هم میآیند تا بر روی چالشها، مشکلات واقعی یا اهداف حرفهای خود کار کنند.
هدف توسعه مشارکت جمعی تنها یافتن راهحل یک مشکل نیست، بلکه افزایش خلاقیت، یادگیری جمعی، توسعه مهارتهای بینفردی، تقویت اعتماد و انسجام تیمی و بهبود کیفیت تصمیمگیری است. این رویکرد با ترکیب ساختار منظم و فضای باز همکاری، همزمان خلاقیت را تقویت کرده و حل مسائل پیچیده را تسهیل مینماید.
مراحل توسعه مشارکت جمعی و تأثیر آن بر افزایش خلاقیت
مراحل توسعه مشارکت جمعی از شفافسازی هدف مشترک و تسهیل تعامل آغاز میشود و با هماندیشی، تبادل ایده و تصمیمگیری گروهی ادامه مییابد. این فرآیند با بهرهگیری از تنوع دیدگاهها، خلاقیت تیم را تقویت کرده و راهکارهای نوآورانه برای حل مسائل ایجاد میکند. در ادامه مراحل توسعه مشارکت جمعی و تاثیر آن بر افزایش خلاقیت را بررسی میکنیم:
مرحله ۰ – انتخاب موضوع
خلاقیت در این مرحله با شناسایی مسئله یا فرصت متفاوت آغاز میشود. شرکتکننده باید دغدغهای انتخاب کند که ارزش بررسی داشته باشد، همین کار باعث تمرکز بر چالشهای واقعی و در نتیجه باز شدن فضای فکری میشود.
- اجبار به شناسایی نقاط کور و چالشهای ناشناخته
- تمرین مهارت تشخیص مسائل ارزشمند برای حل خلاقانه
- ایجاد انگیزش درونی به دلیل ارتباط موضوع با دغدغههای واقعی فرد
مرحله ۱ – ارائه مسئله
با توضیح آزادانه وضعیت و هدف جلسه، دیدگاههای اولیه شکل میگیرد. دیگران با شنیدن روایت شخص، ذهنشان برای یافتن رویکردهای تازه شروع به کار میکند.
- تقویت توانایی روایتگری و داستانسرایی خلاقانه
- کمک به ساختاربندی ذهنی مسئله برای ایدهپردازی مؤثر
- ایجاد زمینه برای بازتعریف مسئله از زوایای جدید
مرحله ۲ – پرسشگری و شفافسازی
پرسشهای باز و تأملبرانگیز چارچوب فکری افراد را به چالش میکشد و مسئله از زاویههای جدید دیده میشود. اینجا تفکر واگرا تقویت میشود.
- گسترش چارچوب ذهنی فرد نسبت به مسئله
- تحریک تفکر عمیق از طریق سوالات غیرمنتظره
- آشکارسازی مفروضات پنهان که مانع خلاقیت میشوند
مرحله ۳ – بازتعریف و اصلاح مسئله
با دریافت برداشتهای مختلف از سایر اعضا، مسئله دوباره تعریف میشود. این بازنگری، محدودیتهای ذهنی را از بین میبرد و گزینههای خلاقانه تازه ایجاد میکند.
- مواجه و تغییر محدودیتهای ذهنی
- باز تعریف خلاقانه مساله با استفاده از هوش جمعی

مرحله ۴ – ایدهپردازی
اوج خلاقیت همین جاست؛ ترکیب ایدههای متفاوت، الهامگیری متقابل و ایجاد راهحلهایی که از تعامل گروهی بیرون میآید. در فایل آمده که «امکان ترکیب بخشهای مختلف پیشنهادها» و «بارش فکری ساختاریافته» در این مرحله روی میدهد.
- مواجهه با ایدههای کاملاً متفاوت از تفکر فردی
- امکان ترکیب بخشهای مختلف پیشنهادها برای راهحلهای نو
- ایجاد اثر “بارش فکری ساختاریافته” با کیفیت بالا
مرحله ۵ – تدوین برنامه عملیاتی
خلاقیت از حالت انتزاعی به شکل عملی در میآید. انتخاب اقدامهای مشخص نیازمند تفکر تکاملی و پیشبینی چالشهای اجرای ایده است.
- تمرین مهارت تبدیل تفکر انتزاعی به اقدام عملی
- ایجاد چارچوب برای آزمایش ایدههای خلاقانه
- تقویت تفکر تکاملی از طریق تعیین گامهای کوچک و قابل اجرا
مرحله ۶ – بازتاب و یادگیری
ارزیابی نتایج و گفتوگو درباره درسهای آموخته شده، چرخه بهبود مستمر را شکل میدهد. این یعنی ایدههای خلاقانه نهتنها خلق میشوند، بلکه در هر تکرار پختهتر میگردند.
- توسعه تفکر انتقادی درباره فرآیندهای خلاقانه
- ایجاد چرخه بهبود مستمر برای ایدهپردازی
- تقویت توانایی یادگیری از شکستها و موفقیتها
مکانیسمهای کلیدی تقویت خلاقیت در این فرآیند
۱. چرخه تکاملی: تناوب بین تفکر واگرا (مراحل ۲و۴) و همگرا (مراحل ۵و۶)
۲. تعامل پویا: گفتگوی خلاق بین افرادی با تخصصهای مکمل
۳. الگوی شناختی: پرورش عادتهای ذهنی خلاق از طریق تکرار ساختاریافته
۴. یادگیری اجتماعی: مدلسازی رفتارهای خلاقانه از دیگر اعضای گروه
مکانیسمهای اثرگذاری توسعه مشارکت جمعی بر خلاقیت
توسعه مشارکت جمعی با تکیه بر ساختار مشخص، نقشها و مراحل دقیق، ابزاری قدرتمند برای تحریک و پرورش خلاقیت فردی و جمعی است. این خلاقیت از دل همکاری فعال و تبادل تجربه میان افراد شکل میگیرد و بهمرور عمیقتر و کارآمدتر میشود. در اینجا به مهمترین سازوکارهایی که باعث افزایش خلاقیت با توسعه مشارکت جمعی میشود، میپردازیم:
۱. ایجاد فضای امن برای ایدهپردازی
توسعه مشارکتی با ایجاد فضایی بدون قضاوت، به اعضا این امکان را میدهد تا آزادانه ایدههای خود را مطرح کنند. در این روش، افراد بهجای تمرکز بر نقاط ضعف، بر راهحلهای خلاقانه و بهبود عملکرد متمرکز میشوند. این محیط امن، ریسکپذیری را افزایش داده و زمینه را برای ظهور ایدههای نو فراهم میکند.
۲. تنوع دیدگاهها و تفکر واگرا
در گروههای توسعه مشارکتی، اعضا از زمینههای شغلی و تخصصی مختلفی گرد هم میآیند. این تنوع دیدگاهها به افراد کمک میکند تا مسائل را از زوایای جدید ببینند و راهحلهای غیرمتعارف ارائه دهند. برای مثال، یک مهندس ممکن است راهحلی را پیشنهاد دهد که یک مدیر بازاریابی هرگز به آن فکر نکرده بود. این تعاملات، تفکر واگرا (Divergent Thinking) را تقویت میکند که هسته اصلی خلاقیت است.
۳. بازخورد سازنده و بهبود ایدهها
در فرآیند توسعه مشارکتی، اعضا پس از ارائه ایدههای خود، بازخوردهای سازنده دریافت میکنند. این بازخوردها نه تنها به اصلاح و بهبود ایدهها کمک میکنند، بلکه با ارائه پیشنهادات جدید، چالشهای پنهان را آشکار میسازند. این فرآیند یادگیری تعاملی، خلاقیت را از یک فعالیت فردی به یک فرآیند جمعی تبدیل میکند.
۴. حل مسئله بهصورت مشارکتی
یکی از اصول کلیدی توسعه مشارکتی، تمرکز بر حل مسائل واقعی و چالشهای کاری است. اعضا با بهاشتراکگذاری تجربیات خود، بهصورت گروهی به دنبال راهحلهای عملی میگردند. این کار نه تنها باعث میشود راهحلها جامعتر باشند، بلکه با ترکیب ایدههای مختلف، راهکارهای نوآورانهتری خلق میشوند.

۵. تقویت مهارتهای شناختی مرتبط با خلاقیت
توسعه مشارکتی مهارتهای ذهنی زیر را تقویت میکند که مستقیماً به خلاقیت منجر میشوند:
- تفکر انتقادی: توانایی تحلیل مسائل از جنبههای مختلف.
- انعطافپذیری شناختی: توانایی تغییر دیدگاه هنگام مواجهه با اطلاعات جدید.
- توانایی ترکیب ایدهها: ایجاد راهحلهای جدید از طریق تلفیق نظرات متفاوت.
۶. آزمایش و اجرای ایدهها در عمل
در توسعه مشارکتی، ایدهها تنها در حد نظریه باقی نمیمانند، بلکه بهصورت عملی آزمایش میشوند. اعضا پس از هر جلسه، اقدامات مشخصی را اجرا کرده و نتایج را در جلسات بعدی بهاشتراک میگذارند. این چرخه ایدهپردازی → اجرا → بازخورد، به تدریج خلاقیت را به یک عادت تبدیل میکند.
۷. کاهش موانع روانی خلاقیت
بسیاری از افراد به دلیل ترس از شکست یا قضاوت دیگران، از بیان ایدههای خلاقانه خودداری میکنند. توسعه مشارکتی با ایجاد اعتماد بین اعضا و تشویق به اشتراکگذاری تجربیات، این موانع روانی را کاهش میدهد. در نتیجه، افراد جرئت بیشتری برای نوآوری پیدا میکنند.
مزیتهای فردی و سازمانی توسعه مشارکت جمعی
توسعه مشارکت جمعی در سطح فردی باعث تقویت اعتمادبهنفس، یادگیری از دیگران و افزایش مهارتهای ارتباطی میشود. در سطح سازمانی نیز همافزایی تیمی، افزایش خلاقیت و بهبود تصمیمگیری را به همراه دارد و زمینهساز نوآوری و رشد پایدار میگردد.
مزیتهای فردی:
توسعه مشارکت جمعی برای اعضای گروه تنها یک فعالیت حل مسئله نیست؛ بلکه مسیری برای رشد شخصی و حرفهای است. در سطح فردی، این رویکرد به تقویت خودکارآمدی کمک میکند؛ یعنی فرد باور پیدا میکند که میتواند مسائل را موفقیتآمیز مدیریت کند. همچنین، از طریق گوش دادن فعال، پرسشگری و دریافت بازخورد، مهارتهای ارتباطی و میانفردی بهبود مییابند.
افراد در این فرآیند از انزوای حرفهای خارج میشوند و با ایجاد پیوندهای حمایتی، شبکهای از ارتباطات ارزشمند به دست میآورند. این شبکه میتواند منبعی برای یادگیری مداوم و حتی پیشرفت شغلی باشد. در عین حال، تکرار مشارکت در جلسات باعث افزایش اعتمادبهنفس خلاقانه میشود و افراد راحتتر ایدههای نو ارائه میکنند.

مزیتهای سازمانی:
در سطح سازمانی، توسعه مشارکت جمعی یکی از روشهای کمهزینه و پربازده برای بهبود همکاری بین تیمها و تقویت سرمایه اجتماعی است. با گرد هم آوردن افراد از بخشها یا تخصصهای مختلف، سازمانها به جریان مداوم ایدهها و راهحلها دسترسی پیدا میکنند. این تعامل میانرشتهای علاوه بر بهبود کیفیت تصمیمگیری، به کاهش زمان حل مشکلات و ارتقاء نوآوری منجر میشود.
این فرآیند همچنین فرهنگ سازمانی را به سمت یادگیری جمعی، احترام به تنوع دیدگاهها و همکاری خلاقانه سوق میدهد. سازمانهایی که این روش را بهطور مستمر اجرا میکنند، شاهد افزایش انگیزه و تعهد کارکنان و نیز ارتقاء مالکیت آنها نسبت به نتایج تصمیمات خواهند بود.
در نهایت، چه در بعد فردی و چه در بعد سازمانی، توسعه مشارکت جمعی بستر مناسبی برای افزایش خلاقیت با توسعه مشارکت جمعی ایجاد میکند؛ بستری که در آن یادگیری، حل مسئله و بهبود عملکرد در یک چرخه پایدار و پویا به هم گره میخورند.
یکی از خدماتی که مدرسه کوچینگ ویز در بخش سازمانی ارائه میدهد تسهیلگری و برگزاری جلسات CODEV برای حل مسایئل سازمانی است.
نتیجهگیری
توسعه مشارکت جمعی رویکردی جامع برای یادگیری، خلاقیت و بهبود مستمر است که با بهرهگیری از هوش جمعی، تعامل ساختاریافته و تنوع دیدگاهها اجرا میشود. این روش بستر رشد همزمان فکری، مهارتی و عملی را برای افراد و سازمانها فراهم میکند.
در هر جلسه، چالشها بازتعریف شده، ایدههای نو تولید و به اقدامات عملی تبدیل میشوند. این ساختار خلاقیت را از یک الهام لحظهای به مهارتی پایدار و تکرارپذیر بدل میکند که نهتنها مشکلات فعلی را حل میکند، بلکه آمادگی برای مواجهه با مسائل آینده را نیز افزایش میدهد.
از بعد فردی، توسعه مشارکت جمعی موجب تقویت اعتمادبهنفس خلاقانه، مهارت ارتباطی و ایجاد شبکههای حمایتی میشود. از بعد سازمانی، فرهنگ همکاری خلاق، احترام به تفاوتها و یادگیری جمعی را در ساختار کاری نهادینه میکند.
در نهایت، افزایش خلاقیت با توسعه مشارکت جمعی هسته اصلی این رویکرد است که با پیوند خلاقیت فردی و تعامل گروهی، راهحلهایی فراتر از توان یک فرد ایجاد میکند. سازمانها و افرادی که بهطور مستمر این روش را به کار میگیرند، چرخهای پایدار از یادگیری و نوآوری ساخته و برای آیندهای پویا و رقابتی آماده میشوند.
سوالات متداول
چرا مشارکت جمعی خلاقیت را افزایش میدهد؟
ایدهها و دیدگاههای متفاوت در کنار هم قرار میگیرند و ترکیب آنها منجر به راهحلهای نوآورانه میشود.
چگونه مشارکت جمعی به حل سریعتر مسائل کمک میکند؟
با تقسیم مسئولیتها و استفاده از تجربیات متنوع اعضا، مسیر رسیدن به راهکار کوتاهتر و کارآمدتر میشود.
نقش تسهیلگر در توسعه مشارکت جمعی چیست؟
تسهیلگر روند گفتگو را مدیریت میکند، فضای امن برای بیان ایدهها میسازد و کمک میکند همه صداها شنیده شوند.
آیا مشارکت جمعی فقط برای تیمهای بزرگ کاربرد دارد؟
خیر، حتی گروههای کوچک نیز با مشارکت جمعی میتوانند خلاقتر شوند و تصمیمهای بهتری بگیرند.

