چه چیزی باعث می‌شود بزرگسالان انتخاب کنند که بیاموزند؟

نویسندگان:  سایمون بروک  Open Universiteit Nederland، یوسجه فان   University of Groningen، ماریا آنا کاترینا ترزیا کویپرز Universiteit Open، جودیت هیلده سمِیین Universiteit Open و University Maastricht

برای مطالعه متن اصلی و کامل مقاله اینجا کلیک کنید.

عواملی که بزرگسالان را به یادگیری ترغیب یا از آن بازمی‌دارند چیست؟

مقدمه: مسئله‌ی انتخاب یادگیری در بزرگسالی

سیاست‌ها و برنامه‌های یادگیری بزرگسالان معمولاً بر شناسایی و حذف موانع برای مشارکت بزرگسالان تمرکز دارند، چرا که فرض بر این است که با رفع این محدودیت‌ها، خودبه‌خود افراد بیشتری به یادگیری روی می‌آورند. با این حال، شواهد تجربی نشان می‌دهد که میزان مشارکت در آموزش بزرگسالان همچنان پایین است و بسیاری از افراد حتی با وجود دسترسی به امکانات یادگیری، تمایل و انتخابی برای مشارکت ندارند. این مسأله نشان‌دهنده «جعبه سیاه تصمیم‌گیری[۱]» بزرگسالان است؛ یعنی فراتر از موانع بیرونی، عوامل پیچیده‌تری بر انتخاب برای یادگیری اثرگذارند.

در سیاست‌گذاری رایج، فرض می‌شود که اگر فرصت یادگیری فراهم شود و موانع حذف شوند، همه به یادگیری علاقه‌مند خواهند شد؛ اما این دیدگاه، تفاوت‌های فردی و زمینه‌ای را نادیده می‌گیرد. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد توانمندی[۲]، سعی دارد این فرآیند انتخاب را عمیق‌تر بررسی کند: چه عواملی سبب می‌شوند بزرگسالان یادگیری را ارزشمند ببینند و بالفعل به آن دست یابند؟ و چرا باوجود فرصت‌های نسبی، هنوز تعداد زیادی از افراد به آموزش ورود نمی‌کنند؟

این مقاله با بررسی مبانی نظری و مرور مطالعات مرتبط، مدل مفهومی‌ای ارائه می‌کند که تبیین‌کننده چگونگی تصمیم‌گیری بزرگسالان برای یادگیری است و پیشنهاد می‌نماید سیاست‌های یادگیری باید فراتر از «حذف موانع» به «ایجاد شرایط توانمندساز» بپردازند.

چارچوب نظری: رویکرد توانمندی و کاربرد آن در یادگیری بزرگسالان

رویکرد توانمندی  که توسط آمارتیاسن (Amartya Sen) و بعدها متعاقب آن توسط مارتا نوسبام (Martha Nussbaum) توسعه یافته است، بر آزادی انتخاب افراد و توانایی‌شان برای دنبال کردن اهدافی که برایشان ارزشمند است، تأکید می‌کند. این رویکرد نه صرفاً به پیامدها و دستاوردهای عینی توجه دارد، بلکه بررسی می‌کند افراد واقعاً «در جایگاه» و «در موقعیت» دستیابی به اهداف مهم زندگی‌شان هستند یا خیر. توانمندی به معنای «امکانات واقعی انتخاب و کنش» افراد است، نه فقط نتایج و دستاوردهای ظاهری.

  • در سطح خرد (فردی)، رویکرد توانمندی می‌پرسد:
  • افراد واقعاً چه کارهایی قادر به انجام هستند و چه شخصیت‌هایی می‌توانند باشند؟
  • در سطح کلان (سیاست‌گذاری)، این رویکرد ارزیابی می‌کند که:
  • آیا نهادها و سیاست‌ها بر گسترش توانمندی افراد تمرکز دارند و تا چه میزان فرصت‌های برابر فراهم می‌آورند؟

تفاوت کلیدی رویکرد توانمندی با رویکردهای مشارکت‌محور این است که فراتر از سنجش تعداد مشارکت‌کنندگان، به فرآیند تبدیل منابع به توانمندی‌ها و سنجش آزادی واقعی انتخاب‌ها می‌پردازد. این رویکرد امکان ارزیابی دقیق‌تری از اثربخشی سیاست‌های اجتماعی را فراهم می‌سازد؛ مثلاً اینکه آیا برنامه‌های آموزشی واقعاً افراد را قادر می‌سازند بین گزینه‌های مختلف انتخاب کنند و به دستاوردهای مورد ارزش خود دست یابند.

بنابراین، در رویکرد توانمندی، آموزش صرفاً یک نتیجه نیست؛ بلکه بستری است برای بروز انواع توانمندی‌های فردی و اجتماعی.

اجزای اصلی رویکرد توانمندیی در یادگیری بزرگسالان

در ارزیابی یادگیری بزرگسالان بر اساس رویکرد توانمندی، چند مفهوم کلیدی نقش‌آفرین هستند:

  • توانمندی‌ها (Capabilities): امکانات و فرصت‌های واقعی که فرد برای انتخاب و دنبال کردن یادگیری دارد.
  • دستاوردها (Functionings): آن‌چه فرد بالفعل محقق می‌کند (مشارکت واقعی در یادگیری).
  • عاملیت انسانی (Agency): نقش فعال فرد در انتخاب، کنش و شکل‌دهی مسیر یادگیری؛ عاملیت یعنی فرد بتواند نه فقط بین گزینه‌ها انتخاب کند، بلکه در تبدیل منابع و فرصت‌ها به دستاورد، بازیگر مؤثر باشد.
  • عوامل تبدیل‌کننده (Conversion factors): ویژگی‌های شخصی، اجتماعی و ساختاری که تعیین می‌کند فرد چگونه منابع در اختیارش را به توانمندی‌های واقعی تبدیل کند.

در واقع رویکرد توانمندی می‌کوشد از سطح «وجود فرصت آموزشی» فراتر رفته و بسنجـد آیا بزرگسالان واقعاً می‌توانند یادگیری را ارزش‌گذاری کنند و عاملیت و توانمدی تبدیل عاملیت به عمل را در اختیار دارند یا خیر.

در زمینه یادگیری بزرگسالان، رویکرد توانمندیی به ما امکان می‌دهد بررسی کنیم:

  • آیا همه افراد فرصت برابر برای ارزش‌گذاری و یادگیری دارند؟
  • آیا تفاوت‌های فردی، اجتماعی و ساختاری به شکلی نظام‌مند در فرآیند یادگیری اثرگذارند؟
  • و آیا سیاست‌ها فقط به رفع موانع بیرونی توجه دارند یا به توانمندسازی تصمیم‌سازی و کنش فردی هم توجه کرده‌اند؟

 سه مؤلفهی کلیدی رویکرد توانمندی 

  • عاملیت: توانایی فرد برای تصمیم‌گیری، هدف‌گذاری و اقدام. 
  • عوامل تبدیل‌کننده: شرایط فردی، اجتماعی و ساختاری که اجازه می‌دهد یا مانع می‌شود فرد تصمیم خود را عملی کند. 
  • دستاوردها و فواید: نتیجهی نهایی یادگیری، و اینکه چگونه این نتایج به چرخهی انتخاب‌های آینده شکل می‌دهند.

این مدل به ما کمک می‌کند بفهمیم چرا افراد با فرصت‌های مشابه، تصمیم‌های متفاوتی می‌گیرند و چرا برخی گروه‌ها با وجود مشوق‌ها، همچنان از یادگیری فاصله دارند.

مؤلفه عاملیت (Agency)

تعریف و اهمیت عاملیت در رویکرد توانمندی‌ها

عاملیت به عنوان ظرفیت اساسی افراد برای پیگیری اهداف دلخواه و عمل بر اساس ارزش‌های شخصی تعریف می‌شود. در چارچوب رویکرد توانمندی‌ها، که توسط آمارتیا سن پایه‌گذاری شده، عاملیت بخشی کلیدی از آزادی واقعی است. این مفهوم فراتر از تمایل ساده می‌رود و شامل توانایی تصمیم‌گیری مستقل و تبدیل خواسته‌ها به اقدامات عملی است. در زمینه یادگیری بزرگسالان، عاملیت تعیین‌کننده اصلی است که افراد را به سمت انتخاب آموزش سوق می‌دهد یا از آن بازمی‌دارد.

عاملیت نه تنها انگیزه درونی ایجاد می‌کند، بلکه بر خودکارآمدی، اعتماد به نفس و خودمختاری تأثیر می‌گذارد. بزرگسالانی که عاملیت قوی‌تری دارند، بیشتر احتمال دارد که یادگیری را به عنوان مسیری برای بهبود زندگی ارزش‌گذاری کنند.

اجزای اصلی عاملیت

  • آرزوها و اهداف: تمایل به دستیابی به وضعیت بهتر، مانند پیشرفت شغلی یا رضایت شخصی، عاملیت را شعله‌ور می‌کند.
  • خودکارآمدی: باور به توانایی انجام وظایف یادگیری، که از تجربیات گذشته ناشی می‌شود.
  • اعتماد به نفس و بازتابندگی: ظرفیت ارزیابی خود و تنظیم اهداف واقع‌بینانه.
  • خودمختاری: حس کنترل بر زندگی و تصمیمات آموزشی.

عوامل مؤثر بر تقویت یا تضعیف عاملیت

عاملیت تحت تأثیر تجربیات پیشین قرار دارد. موفقیت‌های قبلی آن را افزایش می‌دهد، در حالی که شکست‌ها یا عدم حمایت می‌تواند آن را کاهش دهد. مطالعات نشان می‌دهند که حمایت اجتماعی و محیطی نقش حیاتی ایفا می‌کند. برای نمونه، بزرگسالانی که در محیط‌های تشویقی بزرگ شده‌اند، عاملیت بالاتری برای یادگیری مادام‌العمر نشان می‌دهند.

  • تحریک‌کننده‌ها: الگوهای موفق، بازخورد مثبت و دسترسی به اطلاعات آموزشی.
  • بازدارنده‌ها: تجربیات منفی گذشته، مانند ترک تحصیل زودهنگام یا شکست‌های شغلی.

کاربرد در یادگیری بزرگسالان

در عمل، عاملیت پلی است بین تمایل و عمل. بدون عاملیت قوی، حتی بهترین منابع آموزشی بی‌فایده می‌ماند. با تمرکز بر تقویت عاملیت، نرخ مشارکت را افزایش می‌یابد. این مفهوم به سیاست‌گذاران کمک می‌کند تا برنامه‌هایی طراحی کنند که باور به توانمندی‌های فردی را پرورش دهد.

در نهایت، عاملیت به عنوان نقطه شروع چرخه یادگیری عمل می‌کند و با عوامل دیگر تعامل دارد. بررسی ادبیات پیشنهاد می‌کند که آینده پژوهش‌ها باید بر اندازه‌گیری دقیق عاملیت در گروه‌های متنوع بزرگسالان تمرکز کند تا مداخلات هدفمندتری ایجاد شود.

تعریف و نقش عوامل تبدیل‌کننده

عوامل تبدیل‌کننده ویژگی‌هایی هستند که تعیین می‌کنند چگونه افراد منابع موجود را به عملکردهای واقعی تبدیل کنند. در رویکرد توانمندی، این عوامل واسطه‌ای حیاتی میان امکانات و دستاوردها به شمار می‌روند. پنج دسته اصلی برای این عوامل تعریف شده است: ناهمگونی‌های شخصی (مانند سن و سلامت)، توزیع درون خانواده، تفاوت‌های موقعیتی relational، تنوع آب و هوای اجتماعی و تنوع‌های محیطی. این عوامل به سه گروه شخصی، اجتماعی و محیطی خلاصه می‌شوند.

در یادگیری بزرگسالان، این عوامل می‌توانند تمایل به آموزش را به عمل واقعی تبدیل کنند یا مانع آن شوند.

دسته‌بندی عوامل تبدیل‌کننده

عوامل شخصی

  • سن، جنسیت، وضعیت سلامت و سطح مهارت‌های پایه.
  • مثال: بزرگسالان جوان‌تر ممکن است زمان بیشتری برای یادگیری داشته باشند، در حالی که افراد مسن‌تر با چالش‌های جسمانی روبرو هستند.

عوامل اجتماعی

  • حمایت خانواده، همسالان، سیاست‌های عمومی و هنجارهای فرهنگی.
  • مثال: خانواده‌ای که یادگیری را ارزشمند می‌داند، انگیزه را افزایش می‌دهد؛ سیاست‌های حمایتی مانند مرخصی آموزشی موانع را کاهش می‌دهد.

عوامل محیطی

  • دسترسی به مراکز آموزشی، زمان‌بندی کلاس‌ها و فناوری.
  • مثال: زندگی در مناطق روستایی دسترسی را محدود می‌کند، در حالی که برنامه‌های آنلاین آن را تسهیل می‌نماید.

تأثیر مثبت و منفی بر یادگیری

عوامل تبدیل‌کننده دوگانه عمل می‌کنند:

  • مثبت (تحریک‌کننده): حمایت مالی، انعطاف‌پذیری کاری و تشویق اجتماعی، که نرخ مشارکت را تا چندین برابر افزایش می‌دهند.
  • منفی (بازدارنده): مسئولیت‌های خانوادگی، هزینه‌ها، کمبود زمان و تبعیض‌های اجتماعی، که اغلب بزرگسالان کم‌درآمد را از یادگیری دور می‌کند.

مطالعات موردی نشان می‌دهند که ترکیب این عوامل، مانند حمایت همسر و دسترسی آنلاین، می‌تواند موانع را به فرصت تبدیل کند.

پیشنهادها برای سیاست‌گذاری

مقاله بر نیاز به شناسایی و اصلاح عوامل بازدارنده تأکید دارد. سیاست‌ها باید عوامل شخصی را با آموزش‌های سفارشی، عوامل اجتماعی را با کمپین‌های آگاهی و عوامل محیطی را با زیرساخت‌های بهتر هدف قرار دهند. این رویکرد تضمین می‌کند که همه بزرگسالان فرصت برابر برای تبدیل عاملیت به یادگیری داشته باشند. در تعامل با عاملیت و دستاوردها، عوامل تبدیل‌کننده کلید برابری فرصت‌ها هستند.

مؤلفه دستاوردها و نتایج (Benefits and Results)

تعریف و ارزش‌گذاری دستاوردها

دستاوردها به فواید و نتایجی اشاره دارند که افراد از مشارکت در یادگیری به دست می‌آورند. در رویکرد توانمندی‌ها، تأکید بر ارزش‌گذاری شخصی این دستاوردها است؛ یعنی افراد بر اساس تصور خود از سودمندی، یادگیری را انتخاب می‌کنند. یادگیری نه تنها دانش می‌افزاید، بلکه بر جنبه‌های مختلف زندگی تأثیر می‌گذارد. دستاوردها چندبعدی هستند و شامل بهبود اقتصادی، اجتماعی، سلامتی و شخصی می‌شوند. بزرگسالان پیش‌بینی این فواید را عامل اصلی انگیزش خود می‌دانند.

دسته‌بندی دستاوردها

اقتصادی و شغلی

  • افزایش درآمد، پیشرفت شغلی و مهارت‌های marketable.
  • مثال: آموزش‌های حرفه‌ای منجر به حقوق بالاتر و امنیت شغلی می‌شود.

سلامتی و رفاه شخصی

  • بهبود سلامت جسمی و روانی، افزایش رضایت از زندگی و کاهش استرس.
  • مثال: یادگیری مدیریت استرس، رفاه کلی را ارتقا می‌دهد.

اجتماعی و مدنی

  • تقویت روابط خانوادگی، افزایش سرمایه اجتماعی (مانند شبکه‌های حمایتی) و مشارکت مدنی (رأی‌دهی، فعالیت‌های داوطلبانه).
  • مثال: برنامه‌های آموزشی، اعتماد اجتماعی و کاهش جرم را افزایش می‌دهند.

فرهنگی و شخصی

  • افزایش اعتماد به نفس، خودآگاهی و انعطاف‌پذیری فردی.
  • مثال: یادگیری مادام‌العمر، حس توانمندی و استقلال را تقویت می‌کند.

چالش‌ها و ارزش‌گذاری متفاوت

دستاوردها برای همه ارزش برابر ندارند. افراد  کم‌درآمد ممکن است بر فواید اقتصادی تمرکز کنند، در حالی که دیگران به رشد شخصی اهمیت دهند. موانع ادراکی، مانند تصور نادرست از فواید، مشارکت را کاهش می‌دهد.

  • تحریک‌کننده‌ها: داستان‌های موفقیت و داده‌های واقعی از دستاوردها.
  • بازدارنده‌ها: تجربیات منفی یا عدم آگاهی از فواید بلندمدت.

پیامدها برای سیاست و پژوهش

سیاست‌گذاران باید دستاوردها را برجسته کنند تا عاملیت را تحریک نمایند. اطلاع‌رسانی از نتایج واقعی، عوامل تبدیل‌کننده را فعال می‌کند. دستاوردها چرخه یادگیری را کامل می‌کنند و بازخورد مثبتی به عاملیت و عوامل تبدیل‌کننده می‌دهند.

پیوند عاملیت، عوامل تبدیل‌کننده و دستاوردها

این بخش تعامل پویا میان این سه مفهوم کلیدی را در چارچوب رویکرد توانمندی‌ها بررسی می‌کند. این پیوند در زمینه گسترده‌تر اجتماعی و محیطی قرار می‌گیرد و نشان می‌دهد چگونه عاملیت فردی (ظرفیت تصمیم‌گیری و عمل)، عوامل تبدیل‌کننده (واسطه‌های شخصی، اجتماعی و محیطی) و دستاوردها (فواید یادگیری) با یکدیگر تعامل دارند تا احتمال مشارکت بزرگسالان در یادگیری را تعیین کنند. این مفاهیم نه تنها پیش‌شرط یکدیگرند، بلکه نتایج یکدیگر نیز هستند، و بدون درک این چرخه، سیاست‌های آموزشی ناکارآمد خواهند بود.

این تعامل، عاملیت را از تمایل انتزاعی به عمل واقعی تبدیل می‌کند. محیط اجتماعی و عوامل تبدیل‌کننده، قدرت تبدیل منابع به عملکردها را شکل می‌دهند. بدون ورود به بحث پیچیده ساختار و عاملیت، وابستگی متقابل میان انتخاب‌های فردی و ساختارهای اجتماعی روشن است.

روابط دوجانبه میان مفاهیم

هر مفهوم می‌تواند پیش‌شرط و نتیجه دیگری باشد:

  • عاملیت به عنوان پیش‌شرط و نتیجه: عاملیت اولیه تمایل به یادگیری را ایجاد می‌کند، اما یادگیری آن را تقویت می‌نماید (مانند افزایش خودکارآمدی از طریق موفقیت‌های آموزشی).
  • عوامل تبدیل‌کننده و عاملیت: عوامل تبدیل‌کننده مجموعه توانمندی‌های قابل انتخاب را محدود یا گسترش می‌دهند و تعیین می‌کنند آیا فرد می‌تواند توانمندی را به عملکرد واقعی تبدیل کند.
  • دستاوردها و عاملیت: فواید یادگیری (مانند رفاه بالاتر) عاملیت را بازسازی می‌کنند و چرخه مثبتی ایجاد می‌نمایند.

نقش زمینه اجتماعی و محیطی

زمینه اجتماعی به عنوان تسهیل‌گر عمل می‌کند:

  • تأثیر بر ارزش‌گذاری: محیط تعیین می‌کند آیا فرد یادگیری را ارزشمند بداند یا خیر.
  • قدرت تبدیل: عوامل اجتماعی (مانند هنجارها) و محیطی (مانند دسترسی) بر توانایی تبدیل منابع تأثیر می‌گذارند.
  • مثال‌ها:
    • حمایت خانوادگی (عامل اجتماعی) عاملیت را به ثبت‌نام در دوره تبدیل می‌کند.
    • کمبود زمان به دلیل کار (عامل محیطی) تمایل را بازمی‌دارد.

مطالعات نشان می‌دهند که یادگیری بزرگسالان، عاملیت را افزایش داده و به دستاوردهای اجتماعی و اقتصادی گسترده‌تر (مانند مشارکت مدنی) منجر می‌شود. این فراتر از بازگشت سرمایه فردی است و به رفاه جمعی کمک می‌کند.

فواید و دستاوردهای یادگیری بزرگسالان

در بخش گسترده‌ای از مقاله، نویسندگان فواید یادگیری را از دل مطالعات استخراج و دسته‌بندی می‌کنند. این فواید بنیانی‌ترین عامل در شکل‌گیری چرخهی بعدی یادگیری هستند:

 فواید حرفه‌ای 

  • توسعه مهارت‌های شغلی 
  • افزایش فرصت‌های کاری 
  • امنیت شغلی بیشتر 
  • تحرک عمودی و افقی در مسیر حرفه‌ای 

  فواید روان‌شناختی 

  • افزایش احساس خودکارآمدی 
  • تقویت اعتماد به نفس 
  • ارتقای احساس کنترل بر زندگی 

 فواید اجتماعی 

  • افزایش مشارکت اجتماعی 
  • بهبود ارتباطات و شبکه‌ها 
  • حس تعلق بیشتر به جامعه 

  فواید سلامت و رفاه 

  • بهبود سلامت روانی 
  • افزایش رضایت از زندگی 

نکته مهم این است که گروه‌های مختلف ارزش متفاوتی برای هر نوع فایده قائل می‌شوند. برای مثال، والدین شاغل اغلب بیشتر به فواید اقتصادی علاقه دارند، در حالی‌که بازنشستگان یا افراد میانسال ممکن است فواید اجتماعی و روانی را مهم‌تر بدانند.

 نتیجه‌گیری

انتخاب یادگیری در میان بزرگسالان پدیده‌ای چندبُعدی است. افراد یادگیری را زمانی انتخاب می‌کنند که:

  • یادگیری برای آن‌ها ارزشمند باشد، 
  • احساس کنند قادر به انتخاب و اقدام هستند، 
  • و شرایط زندگی، شغلی و اجتماعی‌شان امکان اقدام را فراهم کند.

نویسندگان مقاله تأکید می‌کنند که سیاست‌ها باید از نگاه محدود «رفع موانع» عبور کنند و به سوی «ایجاد توانمندی» حرکت کنند. 

تنها در چنین رویکردی است که می‌توان انتظار داشت بزرگسالان نه فقط در دوره‌ها ثبت‌نام کنند، بلکه واقعاً در مسیر یادگیری بمانند و از آن بهره‌مند شوند.


[۱] black box of decision-making

[۲] Capability Approach

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

رتبه بندی :
امتیاز 5 از 5

مطالب مرتبط

مشاوره ثبت نام
پیام در واتس آپ