نویسنده: Gregg Kober مدیر و شریک یادگیری استراتژیک Harvard Business Impact Enterprise
چکیده
رهبری مبتنی بر هوش مصنوعی: رهبران باید نحوه همکاری انسانها و هوش مصنوعی را برای مهار پتانسیل هوش مصنوعی و پر کردن شکاف بین قابلیتهای فناوری و اهداف استراتژیک، دوباره تصور کنند.
نقش رهبران میانی: رهبران میانی با گنجاندن هوش مصنوعی در شیوههای شخصی، گردشهای کاری تیمی و فرآیندهای بین بخشی، در
پیشبرد اجرای استراتژی و ایجاد تغییرات تحولآفرین بسیار مهم هستند.
توسعه قابلیتهای مبتنی بر هوش مصنوعی: سازمانها باید در یک مسیر توسعهای ساختاریافته برای رهبران سرمایهگذاری کنند، با تمرکز بر ایجاد دانش بنیادی هوش مصنوعی، پرورش یک طرز فکر مبتنی بر هوش مصنوعی، تقویت مهارتهای خاص هوش مصنوعی و رهبری با اعتماد به نفس.
در عصر هوش مصنوعی مولد (Gen AI)، رهبران در صنایع مختلف متوجه میشوند که توانایی مهار قدرت این فناوری میتواند مزایای رقابتی معناداری را فراهم کند. سازمانها برای انجام این کار به چیزی بیش از فناوری پیشرفته نیاز دارند، آنها به رهبری نیاز دارند که بتواند نحوه همکاری انسانها و هوش مصنوعی را دوباره تصور کند.
چرا رهبری مبتنی بر هوش مصنوعی اهمیت دارد
همانطور که کریم لاخانی، استاد دانشکده بازرگانی هاروارد، میگوید: «هوش مصنوعی جایگزین انسانها نخواهد شد، اما انسانها با هوش مصنوعی جایگزین انسانها بدون هوش مصنوعی خواهند شد.»۱ هوش مصنوعی در حال حاضر در استراتژیها، عملیات و گردشهای کاری سازمانی ادغام شده است. نقش رهبران بسیار فراتر از تسهیل پیادهسازی هوش مصنوعی است. آنها باید پتانسیل هوش مصنوعی را کاملاً درک کنند و بتوانند شکاف بین قابلیتهای فناوری و اهداف استراتژیک را پر کنند. آنها همچنین باید فرهنگی را پرورش دهند که پتانسیل هوش مصنوعی را برای تکمیل خلاقیت، تصمیمگیری و نوآوری انسانی بپذیرد.
نقش اساسی رهبران میانی
در حالی که رهبران ارشد چگونگی پشتیبانی هوش مصنوعی نسل جدید از استراتژیهای شرکتهای خود را شکل میدهند، رهبران میانی نقش محوری در پیشبرد اجرای استراتژی و ایجاد تغییر تحولآفرین ایفا میکنند. این رهبران که بین دستورالعملهای استراتژیک و عملیات خط مقدم قرار دارند، در گنجاندن هوش مصنوعی در شیوههای شخصی، گردشهای کاری تیمی و فرآیندهای بین بخشی نقش مهمی دارند. آنها به عنوان مترجم اهداف سطح بالا به وظایف عملی، مربیانی که از ارتقاء مهارتهای مرتبط با هوش مصنوعی در تیمهای خود حمایت میکنند و مدافعانی که اعتماد و اطمینان را در پتانسیل تحولآفرین هوش مصنوعی ایجاد میکنند، عمل میکنند.
رهبران سطح میانی همچنین در موقعیت منحصر به فردی برای شناسایی فرصتهایی برای پیشرفتهای مبتنی بر هوش مصنوعی هستند که رهبران سطوح بالاتر ممکن است از آنها غافل شوند. با این حال، بسیاری از سازمانها به رهبران سطح میانی خود منابع کافی اختصاص نمیدهند. یک نظرسنجی اخیر نشان داد که تنها ۴۸٪ از رهبران سطح میانی معتقدند که خلاقیت و نبوغ آنها به طور مؤثر برای تلاشهای تحولآفرین به کار گرفته میشود. پر کردن این شکاف با توانمندسازی رهبران سطح میانی، یک ضرورت استراتژیک برای سازمانهایی است که میخواهند پتانسیل تغییر گام به گام هوش مصنوعی نسل جدید را برای شرکتهای خود بپذیرند.
توسعه قابلیتهای رهبری مبتنی بر هوش مصنوعی
برای آمادهسازی رهبران برای آیندهای با هوش مصنوعی برتر، سازمانها باید در یک سفر توسعهای آگاهانه بر اساس یک مدل بلوغ هوش مصنوعی که مراحل توسعه را مشخص میکند، سرمایهگذاری کنند. پیشرفت در طول مدل بلوغ شامل ایجاد دانش بنیادی هوش مصنوعی، پرورش یک طرز فکر مبتنی بر هوش مصنوعی، تقویت مهارتهای خاص مرتبط با هوش مصنوعی و در نهایت، ادغام هوش مصنوعی برای پذیرش در لحظه و در عین حال پیشبینی اختلال مداوم است. این رویکرد ساختاریافته به رهبران کمک میکند تا از ترس به تسلط برسند و آنها را مجهز میکند تا تیمهای خود را با اطمینان از طریق این تحول دیجیتال بعدی هدایت کنند.
ایجاد دانش بنیادی هوش مصنوعی
رهبران در تمام سطوح به درک اولیهای از مفاهیم هوش مصنوعی، از جمله تجزیه و تحلیل دادهها، یادگیری ماشین و امنیت سایبری نیاز دارند. این پایه، آگاهی از ابزارهای موجود، موارد استفاده معمول و پارامترهای اخلاقی را تقویت میکند. این مرحله بر دسترسی گسترده و بهروزرسانیها توسط افراد تأکید دارد.
پرورش ذهنیت هوش مصنوعی
پرورش ذهنیت هوش مصنوعی به معنای دیدن هوش مصنوعی نه به عنوان یک ابزار، بلکه به عنوان یک عنصر جداییناپذیر برای بهبود بهرهوری شیوههای شخصی است. رهبران باید ترس از جایگزینی هوش مصنوعی با مشاغل را کنار بگذارند و در عوض پتانسیل آن را برای افزایش قابلیتهای انسانی بپذیرند. تشویق به آزمایش با ابزارهای هوش مصنوعی به رهبران و تیمها کمک میکند تا به مرور زمان راحتتر و ماهرتر شوند و آنها را قادر میسازد تا فرصتهایی را برای اصلاح کارهای روزمره کشف کنند. این مرحله با سطوح بالای آزمایش تیمی، یادگیری از شکست و انتشار درسهای آموخته شده به سازمان گستردهتر مشخص میشود.
تقویت مهارتهای خاص هوش مصنوعی
فراتر از آزمایش با هوش مصنوعی عمومی، رهبران به مهارتهایی برای مقیاسبندی پروژههای هوش مصنوعی، عیبیابی چالشها و مدلسازی استفاده مؤثر از هوش مصنوعی در بین عملکردها نیاز دارند. این شامل هم شایستگیهای فنی و هم توانایی ارتقای همکاری بین تعداد زیادی از همکاران در رشتههای متنوع برای رسیدگی به اولویتها و چالشهای کسبوکارِ دارای منابع ارزشمند است. تمرکز این مرحله بر گسترش هوش مصنوعی نسل جدید در بخشهای بزرگی از عملیات مرتبط با مشتری یا کارمند است.
رهبری با اعتماد به نفس
در اوج مدل بلوغ هوش مصنوعی، رهبرانی هستند که از بینشهای هوش مصنوعی نسل جدید برای انجام سه کار استفاده میکنند: تفکر استراتژیک در مورد نیروهای خارج از «چهاردیواری» سازمان شرکتهایشان، مدلهای کسبوکار را با چابکی تغییر میدهند و اختلالات احتمالی را پیشبینی میکنند. این مرحله با توجه رهبران به روندهای نوظهور که احتمالاً بر مدل عملیاتی یا کسبوکار تأثیر میگذارند و مهار این روندها برای ایجاد ارزش، حتی اگر این به معنای ایجاد اختلال در خودشان باشد، مشخص میشود.
غلبه بر چالشهای پذیرش هوش مصنوعی
در حالی که پتانسیل هوش مصنوعی بسیار زیاد است، برخی از چالشهای پذیرش آن نیز وجود دارد. فراتر از خود فناوری، مقاومت در برابر تغییر ناشی از بیاعتمادی، عدم اطمینان و ترس از جابجایی شغلی رایج است. فقدان تخصص فنی، که اغلب باعث میشود افراد احساس عدم آمادگی و عدم تمایل به تعامل با فناوریهای جدید داشته باشند، یکی دیگر از این موارد است. این موانع میتوانند پیشرفت را متوقف کرده و بر پتانسیل تحولآفرین هوش مصنوعی تأثیر منفی بگذارند.
برای غلبه بر این چالشها، رهبران باید رویکردی پیشگیرانه و همدلانه اتخاذ کنند. ارتباطات باز و شفاف کلیدی است. کارمندان به یک چشمانداز قانعکننده برای نقش هوش مصنوعی در سازمان و آموزشهای قابل دسترس و خاص برای ایجاد اعتماد به نفس و شایستگی در بهکارگیری ابزارهای هوش مصنوعی در شیوهها و فرآیندها نیاز دارند. رهبران همچنین باید فرهنگ ایمنی روانی و صراحت فکری را پرورش دهند. تیمها باید احساس کنند که در آزمایشهای کنترلشدهای که هوش مصنوعی را در گردش کار خود ادغام میکنند، قدرت کاوش و حتی شکست دارند. به همان اندازه مهم، رهبران باید پیروزیهای اولیه، نمونههایی از دنیای واقعی از چگونگی ایجاد ارزش توسط هوش مصنوعی، را به نمایش بگذارند تا تیمها بتوانند مزایای ملموس آن را ببینند.
خلاصه: آماده شدن برای آیندهای مبتنی بر هوش مصنوعی
از قبل مشخص است که سازمانهایی که رهبری مبتنی بر هوش مصنوعی را به خوبی یاد میگیرند، از رقبای خود پیشی خواهند گرفت. موفقیت فقط به معنای پذیرش فناوری هوش مصنوعی نیست – بلکه به معنای ادغام کامل آن در هسته عملیات یک سازمان است که توسط فرهنگی پشتیبانی میشود که به طور مؤثر خلاقیت انسانی را با قابلیتهای هوش مصنوعی متحد میکند. توسعه رهبری در تمام سطوح برای پیمایش این تحول پیچیده برای دستیابی به این هدف ضروری است.
با سرمایهگذاری در توسعه رهبران مبتنی بر هوش مصنوعی – به ویژه رهبران میانی که کار دشوار روزانه تحول را هدایت میکنند، سازمانها میتوانند پتانسیل کامل هوش مصنوعی را آزاد کنند و خود را برای موفقیت پایدار در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، آماده کنند.


