اگر همواره احساس غرقشدگی دارید و با شفافیت دست و پنجه نرم میکنید، یا در چرخه معیوبی از رفتارهای خودتخریبی گرفتار شدهاید، شاید وقت آن رسیده باشد که از یک متخصص کمک بگیرید. سوال این است که چگونه بفهمیم کدامیک از تخصصها برای نیازهای شما مناسب است. کدام بهتر است، یک کوچ زندگی یا یک تراپیست و درمانگر؟ در اینجا مواردی را بررسی میکنیم که برای انتخابی صحیح در جهت بازگرداندن شما به مسیر درست زندگی وجود دارد.
تفاوت بین کوچینگ و درمانگری
تفاوت اصلی بین کوچینگ و درمانگری در اینجاست که تراپی معمولاً با دردها و آسیبهای گذشته در زندگی فرد سروکار دارد و قصد درمانگری این است که به مراجع کمک کند تا بفهمد که این آسیبها چگونه زندگی روزمره او را مختل کردهاند. از سوی دیگر، کوچینگ معمولاً با آنچه میخواهید تغییر دهید و چگونگی تکامل مسیر زندگی، مرتبط است.
اگر هدف شما این است که مشخص کنید چه اقداماتی در راستای شفافیت بیشتر چشمانداز خود از زندگی میتوانید انجام دهید، قطعاً یک کوچ زندگی دارای اعتبارنامه ICF (فدراسیون بینالمللی کوچینگ) همان فردی است که نیاز دارید. اما، اگر با آسیبی روبه رو هستید که عملکرد روزمره شما را مختل کرده، احتمالاً بهتر است به یک درمانگر مراجعه کنید.
اگر خواسته شما بهبود همه جانبه خودتان است، بسیاری از افراد تمایل دارند بطور همزمان از کوچینگ و تراپی استفاده کنند. زمانی که هر سه طرف (مراجع، کوچ و درمانگر) بعنوان یک تیم کار کنند، کوچینگ و تراپی به خوبی با یکدیگر همراه میشوند. برای بهرهوری بیشتر، لازم است که دو متخصص با هم در رقابت نباشند. وقتی هر دو طرف از روشهای خود برای افزایش موفقیت مراجع استفاده میکنند، نتیجه آن در نهایت تغییر در زندگی اوست.
جهت دریافت متن مقاله کلیک کنید.