کوچینگ برای تغییر

رئیس، همکار یا دوست، فرقی نمی‌کند؛ می‌توانید به افراد اطرافتان کمک کنید تا تغییرات مهمی را در زندگی‌شان ایجاد کنند. اما راه انجام این کار تعیین اهداف برای آنها و حل مشکلاتشان نیست، بلکه از طریق کوچینگ همراه با شفقت است؛ رویکردی با تمرکز بر رویاهایشان و چگونگی دستیابی به آنها. به‌جای ارائه پند و نصیحت، یک کوچ خوب سوالات اکتشافی و باز می‌پرسد و با دقت و توجه واقعی گوش می‌دهد. ایده این است که افرادی که شما کوچینگ‌شان می‌کنید، خود ایده‌آلشان را تصور کنند (آن‌که می‌خواهند باشند و کاری که می‌خواهند انجام دهند)، خود واقعی‌شان را مشاهده کنند (نه فقط شکاف‌هایی که باید پرکنند بلکه نقاط قوتی که به آنها کمک خواهند کرد تا این کار را انجام دهند)، برنامه یادگیری تعیین و سپس با رفتارها و نقش‌های جدید آزمایش و تمرین کنند. کوچ در کنارشان است تا حمایت کند، در حالی‌که آنها سعی دارند فرصت‌های یادگیری خود را شناسایی کنند، پایه‌های لازم برای دستیابی به تغییرات را فراهم سازند و کارها را به پایان برسانند.

تغییر سخت است. از هر کسی که سعی کرده است شغل خود را تغییر دهد، مهارت جدیدی را کسب کند، رابطه‌ای را بهبود بخشد یا عادت بدی را کنار بگذارد، بپرسید، به این نکته اذعان دارد که تغییر سخت است و در عین حال، برای اکثر مردم تغییر در برخی مواقع ضروری خواهد بود؛ گامی حیاتی برای رسیدن به پتانسیل‌های بالقوه‌شان و دستیابی به اهدافشان، هم در محل کار و هم در خانه. آنها به پشتیبانی در این فرآیند نیاز دارند؛ آنها به یک کوچ نیاز دارند.